باز کردن سر صحبت از زبان شخصیتهای مختلف
یکی از مهم ترین چالشهای دیالوگ نویسی برای نویسندههای تازه کار، باز کردن سر صحبت و شروع مکالمه است. برای کسی که تازه شروع به نوشتن کرده، همیشه سوال است که چه طور سر صحبت را باز کنیم؟ مخصوصاً وقتی که دو تا شخصیت اصلی داستان قرار است با همدیگر روبرو شوند و صحبتهایشان گل بیاندازد و داستان جلو برود. برای آموزش نویسندگی و داستان نویسی، آشنایی با مباحث مهارت ارتباطی و فن بیان هم لازم است. اگر به درستی از این تکنیکها استفاده کنیم، دیالوگها خیلی واقعی به نظر میرسند.
باز کردن سر صحبت یکی از عناصر مهارت ارتباطی است که با داستان نویسی و نویسندگی، تقویت میشود. تلاش برای نوشتن از زبان شخصیتهای مختلف، خودش تمرین مهارت ارتباطی است. برای این بخش از نوشتن، چند توصیه جالب و ساده دارم.
شروع مکالمه تاثیرگذار
وقتی دو نفر بخواهند با همدیگر صحبت کنند، معمولاً از اشتراکهای ذهنی که دارند شروع میکنند. برای باز کردن سر صحبت و شروع مکالمه، بهتر است ذهنیت و احساس طرف مقابل را در نظر بگیریم. تا زمانی که تمرکز روی خودمان باشد، عملاً موفق به شروع گفتگو نمیشویم. اما اگر کمی به طرف مقابل دقت کنیم و نیازهایش را در نظر بگیریم، مکالمه ساده تر آغاز میشود.
خرید دوره افزایش دایره واژگان
دنبال دلیل نباش
صحبتهای روزانه و روزمره، معمولاً بی دلیل اتفاق میافتند. دنبال دلیل شروع صحبت گشتن، خیلی به مقصد نمیرسد. اما اگر کمی به احساس طرف مقابل دقت کنیم، میتوانیم در همان لحظه گفتگو را شروع کنیم.
احساسات، بخش مهم زندگی ما هستند و تا زمانی که به احساسات دیگران توجه میکنیم، توجه آنها را داریم. معمولاً دوستان خوب از بین کسانی انتخاب میشوند که فهم بیشتری از احساسات درونی ما دارند. پس برای رفاقت و دوستی و گفتگو، نباید دنبال دلیلی برای گفتگو بگردیم.
خودتان را آماده باز کردن سر صحبت نکنید
نمی توانید با کلماتی که از قبل آماده کرده اید، روی باز کردن سر صحبت حساب کنید. معمولاً تا زمانی که حس طرف مقابل را درک نکرده اید، تلاشهایتان به جایی نمیرسد. دیگران میخواهند شنیده بشوند، نه اینکه حرفهای شما را بشنوند.
بهترین استراتژی برای این که سر صحبت را با کسی باز کنیم، شنیدن حرفهایی است که میزنند. تا زمانیکه آماده شنیدن نباشیم، مکالمهای هم شروع نمیشود.
باز کردن سر صحبت از احساس
کلمات جادویی واقعی در باز کردن سر صحبت، کلماتی هستند که به احساسات اشاره میکنند. روی احساس طرف مقابل متمرکز شوید و تا جایی که میتوانید، حس همان لحظه طرف مقابل را ببینید. اگر حالش خوب است، به خوشحالی اش اشاره کنید و اگر حس غم دارد، از غمگین بودن وارد شوید. چند تا شروع مکالمه تاثیرگذار را برای شما باز میکنم.
خرید دوره ساکت کردن منتقد درونی
احساس غم
وقتی کسی غمگین باشد، معمولاً دوست دارد که توی حال خودش بماند. آدم غمگین، از مکالمه فراری است و دوست ندارد که کسی با او صحبت کند. پس وقتی سراغ کسی میروید که غم و غصه از سر و رویش میبارد، احتمالاً باید پا پس بکشید. همین که سلامی بدهید و کمی نگاهش کنید، کافی است. برای باز کردن سر صحبت با آدم غمگین میتوانید از جملههای زیر استفاده کنید:
همه چی روبراهه؟ سر حال به نظر نمیرسی.
خیلی ناراحت به نظر میای. اوضاع ردیفه؟
صورتت غم داره. میخوای صحبت کنیم؟
فکر کنم حوصله نداری، بعداً حرف میزنیم.
جواب برای باز کردن سر صحبت
اگر خود شما غمگین باشید و کسی بخواهد با شما صحبت کند، چه کار میکنید؟ مثلاً کسی بپرسد: «ناراحت شدی؟»، «چیزی شده؟»، «همه چی روبراهه؟»
جوابی که برای این سوالها میدهیم، به ادامه ارتباط کمک میکند. چند تا پیشنهاد برای جواب دادن به این سوالات هستند که ذهن شما را از ماجرای اصلی دور میکنند و ارتباط جدیدی میسازند. این جملات، به جای جملههایی هستند که تا قبل از این، باعث تمام شدن ارتباط میشدند.
یه خرده حرفت سنگین بود. دارم بهش فکر میکنم.
یه چیزی شده. اما خیلی مهم نیست. تو چه طوری؟
خیلی روبراه نیستم. اما ترجیح میدم خیلی بهش فکر نکنم. خودت خوبی؟
با من بودی؟ یه خرده به هم ریختم. اما بهش فکر نمیکنم.
می خواستی حرف بزنیم؟ چیزی نیست. صحبت کنیم.
احساس شادی
همه تصور میکنند ارتباط با آدم شاد، ساده تر است. در حالی که باز کردن سر صحبت با آدم خندان و بگو بخند سخت تر هم هست. وقتی کسی خیلی خوشحال به نظر میرسد که غمی بزرگتر را پنهان میکند. غمی که پشت این خندههای عصبی و طولانی است، از غم توی صورت سخت تر است. برای باز کردن سر صحبت با چنین آدمی، چند تا جمله ساده پیشنهاد میکنم.
حالتو میخرم. قشنگ روی ابرهایی.
امروز خیلی حالت خوبه. خوشحالم برات.
چه قدر صورتت انرژی داره. حالم خوب شد که دیدمت.
وای چه قدر خوشحال شدم دیدمت.
جواب برای باز کردن صحبت با شادی
اگر شما خوشحال باشید، احتمالاً حرفهای زیادی میشنوید که دیگران به شما میگویند. مثلاً «چه طوری قناری، حالتو میخرم، چه باحالی تو، چه خوبی تو». این صحبتها برای آدم شاد واقعی، ممکن است حس مزاحمت ایجاد کند و جوابهایی سنگین بدهد. مثلاً جواب بدهد: «فروشی نیست، قناری کجا بود؟، خودت باحالی، شما خودت خوبی.» و از این دست جوابها که حال طرف مقابل را میگیرد.
جوابهای بهتری دارم که میتوانید به آنها فکر کنید. مثلا:
حال خودت هم خوبه. بزن قدش. یه لبخند بزن.
قربونت. خوشحالم امروز. تو چه طوری؟
خودت پر انرژی هستی که منو خوب میبینی. اوضاع روبراهه؟
من هم خوشحال شدم دیدمت. امیدوارم خوب باشی.
چه طور باز کردن سر صحبت ساده میشود؟
وقتی کسی خوشحال است و حسی پر از غرور و هیجان و افتخار دارد، مکالمه باید با انرژی باشد. در مقابل اگر غمگین است و حس شکست خوردن، تحقیر و افسردگی و درماندگی دارد، باید به حال درونی اش توجه کنیم. ما به دنبال درک شدن از طرف دیگران هستیم و وقتی حس فهمیده شدن بگیریم، خلع سلاح میشویم.
ماجرا ساده است. باز کردن سر صحبت را باید با نگاه به حال درونی آدمها باشد. هیچ وقت نباید در زندگی به فقط و فقط به خودمان توجه کنیم. فهمیدن دیگران، بخش بزرگی از کاری است که باید در طول روز انجام بدهیم.
مصطفی مردانی
اینستاگرام | تلگرام | توییتر | لینکدین |
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.