اژدها وارد می شود مانی حقیقی | دگرجا در روایت
صحنه پردازی و فضاسازی یکی از درسهایی است که باید یک نویسنده آن را بگذارند. خلق یک صحنه متفاوت و حیرتانگیز که تا سالها در یاد مخاطب بماند. به این جنس فضاها اصطلاحاً دگرجا میگویند. فضاهایی که به همین سادگی گذارمان به آنها نمیافتد، یا احتمال خیلی کمی دارد که در طول زندگی مان سری به آنها بزنیم. جایی که شبیه مکانهای عادی نیست.و اژدها وارد می شود یکی از این مکانهای خاص و متفاوت است.
مکانی متفاوت در جزیره ای که شاید حداقل پایتخت نشینها، خیلی کم پیش میآید که سراغشان به جزیره قشم بیافتد. و اگر هم به قشم بروند، احتمال این که بتوانند قبرستان شوریده علیا را پیدا کنند، یا توی دره ستارهها یک شتر لنگ را ببینند، تقریباً غیر ممکن است. چون اصلاً قبرستان شوریده علیایی وجود ندارد و ویلیام وفی و کشتی اش هم یک داستان ساختگی است! در این یادداشت قصد ندارم ساختار روایی فیلم اژدها وارد می شود را بررسی کنم. ما با مکان داستانی این فیلم کار داریم!
بیشتر بخوانید:
پایان فیلم درباره الی چه می شود؟
قبرستان شوریده علیا در جزیره قشم
اگر سری به قشم زده باشید، احتمالاً بازار و مردمانش را دیده باشید. توی خیابانهایش قدم زده باشید و حسابی هم از ساحل دریا لذت برده باشید. اما تا حالا به فکرتان رسیده اگر روستایی در این جزیره باشد که بتوان کسی را درآن تبعید کرد، کجای جزیره میتواند باشد؟ الزاماً این روستا نباید وجود داشته باشد. الزاماً کسی نباید بتواند پیدایش کند. پس بهترین راه برای ساختن جایی که مختص داستانمان است، ساختن فضایی ساختگی در دل یک جای واقعی است. و این فضا اگر دگرجا باشد، داستان متفاوت تر هم میشود.
قبرستان شوریده علیا و کشتی ویلیام وفی هم از این دست فضاها هستند. فضاهایی که وجود ندارند، اما چون در دل یک فضای واقعی ساخته شدهاند، باورشان میکنیم. کافی است همین الان مرورگر خودتان را باز کنید و کلمه قبرستان شور… را را بنویسید. باقی کلمه برایتان میآید. این نشان میدهد که چه قدر جستجو در مورد یک مکان ساختگی زیاد بوده. مکانی که احتمالاً بعد از فیلم، گردشگران زیادی از محلیهای جزیره قشم پرسیده اند و جوابی نگرفته اند.
یک پیشنهاد ویژه برای یادگیری مهارت ارتباطی در کنار نویسندگی:
ابزار ساختن دگرجا در اژدها وارد می شود…
صرفاً انتخاب یک فضای دور از دسترس برای ماندگار کردن فضای داستانی کافی نیست. این فضا به تنهایی باید برای همیشه متفاوت باشد. مانی حقیقی برای ایجاد تفاوت از یک کشتی بزرگ در کنار یک قبرستان استفاده میکند. حتی اگر قبول کنیم که کشتی و سنگ قبرها از قبل وجود داشته اند، نمیتوانیم باور کنیم که داخل کشتی، دقیقاً همان طوری بوده که در فیلم نشان داده شده. ساختن این فضای متفاوت، نیاز به تغییر دادن ابزارهای بیشتری است.
گلدانی که چند روز قبل در حال خشکیدن بوده و حالا بعد از برگشتن تیم جستجو، سر حال و قبراق است. دیوار نوشتههایی که نوشتنشان مدتها زمان برده است. چمدانی که درون دیوار جاسازی شده است! لوستر متفاوت و قبرستانی که اگر مرده درونش برود، زلزله میشود! حتی برای ساختن یک فضای عادی هم میتوانیم از این ویژگیهای متفاوت استفاده کنیم.
دگرجاهای دیگر را هم بشناسیم
یکی از موقعیتهای فیزیکی داستانی مورد علاقه من، موقعیت داستانی گتسبی بزرگ است! خانه ای مجلل و رویایی که روبروی یک دریاچه قرار دارد. شاید در ابتدا، حکمت مکان فیزیکی این خانه برایمان ملموس نباشد. اما وقتی متوجه میشویم آن طرف دریاچه، معشوق صاحبخانه زندگی میکند و این مهمانی هفتگی برای سلام کردن به اوست، بیشتر شوکه میشویم. طراحی موقعیت فیزیکی در گستبی بزرگ، سرشار از حسآمیزی با فضا و دنیای اطراف آن است.
نگاهی به هتلی که در فیلم درخشش کوبریک بوده بیاندازیم. هتلی که در بالای کوهستان ساخته شده و زمستان آن قدر برف میبارد که عملاً کسی به آنجا نمیاید. و بهترین جا برای نویسنده ای است که میخواهد رمان جدیدش را تمام کند!
چند تا از این صحنهها در ذهنتان دارید؟ یکی یکی بسازید! دگرجا خواننده را پایِ داستانتان میخکوب میکند! امتحان کنید!
مصطفی مردانی
اینستاگرام | تلگرام | توییتر | لینکدین |
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.