نکته های علایم نگارشی برای شروع
روزهای اولی که شروع میکنیم به نویسندگی، مسلماً نسبت به علایم نگارشی بی توجه هستیم. خیلی وقتها حتی نمیدانیم تعدادشان چندتا هست و کجا میتوانیم از هر کدام استفاده کنیم. این علامتهای نگارشی، نکتههای زیادی دارند که معمولاً به آنها فکر هم نمیکنیم. برای داشتن یک نوشته خوب، لازم است که از این علامتها به درستی و به تعداد لازم استفاده کنیم. مانند ادویه در غذا میمانند که نبودشان به خوبی احساس میشود.
یک پیشنهاد ویژه برای یادگیری مهارت ارتباطی در کنار نویسندگی:
خرید دوره افزایش دایره واژگان و مهارت ارتباطی
شباهت با ادویه در غذا
علایم نگارشی در شروع نویسندگی برای ما غریبه هستند. تصور میکنیم که فقط ویراستارها میتوانند آنها را در جای درست بگذارند. تصمیم میگیریم که یک کلاس ویراستاری برویم و در ازای رشد در نویسندگی فقط حساس تر میشویم. در این یادداشت خیلی کوتاه، چند تا نکته کاملاً کاربردی را در مورد علایم نگارشی مینویسم. امیدوارم که با رعایت همین نکتهها، بخش زیادی از مشکلات نوشتههای شما حل بشود.
نکتههای علایم نگارشی درست
حواستان باشد که علایم نگارشی برای ایجاد لحن و شکل خواندن یک متن استفاده میشوند. گاهی وقتها استفاده بیش از حد آنها مانند شور کردن غذا عمل میکند. کم استفاده کردن از علایم سجاوندی هم مثل بیمزه شدن غذا عمل میکند. وقتی فلسفه آن را درک کنید، خیلی بهتر میتوانید عمل کنید.
خرید تک دوره علایم نگارشی با تخفیف
یک) نقطه یعنی مکث طولانی
تعجب ندارد که خیلی از جملهها با تمام شدنشان، نیاز به سکوت و فکر کردن دارند. شرطش این است که جمله را تمام کنید. تمام شدن جمله با نقطه مشخص میشود. وقتی که جمله تمام میشود، خواننده به طور ناخودآگاه با خودش مفهومی که دریافت کرده را حلاجی میکند. پس حتماً وقتی که جمله تمام شد، نقطه را بگذارید. در گذاشتن نقطه آن هم در انتهای جمله، حسابی حساس باشید.
ویرگول یعنی مکث کوتاه
وقتی که در جمله نیاز به مکث کوتاه غیر قابل حذف باشد، ویرگول میگذاریم. توجه کنید که ویرگول را اگر بشود حذف کرد، اصلاً نباید از آن استفاده کنیم. مثلاً چنین جمله ای اشتباه است:
وقتی که، داستان را نوشتم، به این فکر کردم که، چه کاری میتوانم، انجام بدهم.
ویرایش درست:
وقتی که داستان را نوشتم، به این فکر کردم که چه کاری میتوانم انجام بدهم.
تفاوت را در خواندن متن حس کردید؟
علامت تعجب فقط برای تعجب نیست
این علامت را برای هشدار، توجه و تعجب به کار میبرند. وقتی کسی را صدا میزنیم، در انتهای اسمش علامت تعجب میگذاریم.
هی علی! علی! با توام!
وقتی انتهای جمله به هشدار نیاز داریم، علامت تعجب به کار میآید.
اینجا زمین لغزنده است!
برای ایجاد توجه هم از علامت تعجب استفاده میکنیم.
تخفیفهای جدید از راه رسید!
مثالهای بیشتری را هم خودتان میتوانید پیدا کنید و به کار ببرید. اما یادتان باشد که نمیشود در تمام متن مدام توجه خواننده را با این علامت جلب کرد! خود متن هم باید گاهی حیرت آور باشد.
علامت سوال
فقط انتهای جمله سوالی علامت سوال بگذارید. «حالت خوب است.» با «حالت خوب است؟» فرق میکند. حتی شکل خواندن اینها با یکدیگر فرق میکنند.
گیومه را جدی بگیرید!
دیالوگها را حتماً درون « » بگذارید. این علامتها به شما مجوز میدهند هر طور دلتان میخواهید بنویسید! «خفهمون کردی والا انقدر چرند میگی! بیشین بینیم باو حال نداری…»
به علایم نگارشی توجه کنید
اینها مهم ترینهایشان هستند. در استفاده از این علایم نگارشی خساست نکنید. باور کنید، باور کنید، باور کنید، خواندن جملههایی که علایم سجاوندی ندارند، سخت است، سخت است، سخت است، به خدا سخت است!
اینجا داستان | مصطفی مردانی
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.