6 راه حل ساده برای بن بست نویسندگی از 6 کتاب
وسط یک پروژه مهم کاری، بن بست نویسندگی یقهمان را میگیرد و گیر میکنیم وسط کلمههایی که باید تحویل بدهیم و نمیآیند. این نیامدن، باعث میشود که ساعتهای طلایی برای نوشتن و خلق اثر هنری از دست بدهیم و تازه زمانی دستمان به خلق باز شود که دیگر دیر شده یا زمانی نمانده است. اگر در همین مدت محدود راهی پیدا نکنیم، فرصتها را از دست دادهایم. فرصتی که ممکن است به این زودی تکرار نشود و حسرت بزرگی را روی دلمان بگذارد. از آن حسرتها که تا چند سال فقط خاطرهاش را برای دیگران تعریف کردید.
بن بست نویسندگی و روشهای خلاقانه
روشهایی که روی تسلط و ویژگیهای ذهن کار میکنند، چندان کمکی نمیکنند و همین الآن و همین امروز که به طبیعت یا خلوت آمدهایم، نیاز به رد شدن از بن بست نویسندگی یا بن بست هنری بیرون بیاییم. آیا راهی هست که در کوتاهترین زمان، مسیر را باز کنیم. چند راه حل از چند کتاب برای شما میآورم. این کتابها کمک زیادی در این سالها به من و بقیه هنرمندها کردهاند، اما پیدا کردن راه حل در شرایط بن بست کار سادهای نیست.
شاید از دل این کتابها، به راحتی نتوانید به روشهای خلاقانه برسید، اما من کمکتان کرده ام. برای مکالمه خصوصی و برطرف کردن این موضوع، می توانید از طریق صفحه زیر با من تماس بگیرید:
1. کتاب داستان کوتاه بنویسیم جو بانتینگ
راه حلی برای گذشتن از بن بست نویسندگی دارد که شاید کمی غیر معمول باشد: التماس کردن به کیبورد. گاهی وقتها باید به کیبورد یا صفحه کاغذ التماس کرد که فقط یک کلمه روی صفحه بیاید. گاهی به کیبورد التماس میکنیم که اجازه بدهد بنویسیم، حتی اگر بدترین کلمات دنیا را میخواهیم روی کاغذ یا صفحه سفید بیاوریم.
این روش را کمی متعادل میکنیم و از ترکیبش با روش دیگری ادامه میدهیم. قانون پنج دقیقه اینجا به کار میآید. فقط اجازه بدهید که پنج دقیقه هر چرت و پرتی که میخواهید روی کاغذ بیاید، و بعد فرصت نوشتن به خودتان بدهید. شاید نوشتن همین چرندیات به کارتان بیاید و راه را برای باز شدن مسیر نوشتن و خلق اثر هنری کافی باشد.
2. راه هنرمند جولیا کامرون
راهی که جولیا کامرون دارد، خیلی دورتر از روش قبلی نیست. تنها تفاوتی که دارد، تعداد صفحاتی است که میتوانید بنویسید. سه صفحه صبحگاهی که البته بحثهای زیادی سر این موضوع هست. اما به محض این که دچار بن بست نویسندگی شدید، شروع به نوشتن این سه صفحه کنید و در مورد عواملی که جلوی بهبود عملکرد شما را میگیرد بنویسید. تمام آنها را لیست کنید تا یکییکی مثل قفل باز شوند و احساس تازگی و سلامت بگیرید.
موقع نوشتن این سه صفحه، باید اتفاقی درون ذهن و کلمات شما بیافتد. یعنی حس کنید که قفلها در حال باز شدن هستند و جریان کلمات و هنر در شما شروع شده است. حتی میتوانید با همین عبارتها و جملهها شروع کنید تا سنگها از درون مسیر رودخانه کنار بروند. اگر احساس سرخوشی، سرمستی و گشایش درون بدنتان حس کردید، یعنی دارید موفق میشوید.
3. راهنمای فیلمنامهنویس سید فیلد
از نوشتن فرار نکنید. اگر در حال تمیز کردن یخچال، مرتب کردن میز یا پرسه زدن توی محیط هستید، راه حل فرار را انتخاب کردهاید. خودتان را تنبیه نکنید، از سرزنش و ملامت کردن خودتان دست بردارید. فقط به میز کار برگردید و کلمهها را روی کاغذ بیاورید.
سید فیلد اشاره میکند که این لحظهها برای هر کسی پیش میآید و در آن لحظهها نیازی به تنبیه نیست. همین که نویسنده به میز کار برگردد، مسیر رشد خودش را شروع کرده است.
4. اثر مرکب دارن هاردی
شاید فکر کنید که اثر مرکب در مورد مسیرهای طولانی است و به این زودی اثر نمیکند. کتاب اثر مرکب در مورد شیوههای ساختن یک امپراتوری از عادتها صحبت میکند، اما قبل از این که وارد بحث کلی و اساسی شود، مبحثی را باز میکند که برای این لحظهها مفید است.
دارنهاردی به کسانی اشاره میکند که تمام موفقیتهایشان به خاطر احساس خشم یا نفرت بوده است. خود خشم و نفرت یک دلیل و معنای بزرگ برای رسیدن به اهداف است. شما میتوانید با یادآوری روزهای بد، خودتان را به سمت انجام دادن کارهای بزرگ حرکت بدهید.
روزهایی را مرور کنید که قبلاً دچار بن بست نویسندگی شدهاید و باعث شده در جایگاه فعلی باشید. همین که سختیهای گذشته از جلوی چشمتان رد شد، مثل برق و باد شروع به کار میکنید.
5. خرده عادت ها جیمز کلییر
بعد از این اثر مرکب و اشاره به تنفر و آتش خشم درونی، از زاویه مثبت هم به ماجرا نگاه کنیم. کاری که انجام میدهید، در حال ساختن هویتی برای شماست. این هویت میتواند یک نویسنده، شاعر، گرافیست، نقاش، خطاط، ویراستار یا هر هویت هنری دیگری باشد. برای ساختن این هویت، امروز باید کارهایی را انجام بدهید تا این ساختمان بزرگ هویت و شخصیت را بسازد.
هر کلمهای که مینویسید، هر خطی که پایین میآید، هر پاراگرافی که تمام میشود، هویت شما را شکل میدهد. یکییکی کلمهها را پشت سر همدیگر ردیف کنید و هویت خودتان را در قالب یک نویسنده، شاعر و دیگر شخصیتها ببینید. امپراتوریها یک شبه ساخته نمیشوند، اما اگر دستاندرکاران به فکر ساختن یک قصر و امپراتوری نبودند، قدم از قدم برنمیداشتند.
6. شش ماه برای رسیدن به شش قدم
زاویه دیدتان را عوض کنید. شما الآن فکر میکنید که دچار بن بست نویسندگی هستید و باید راه حلی برای آن پیدا کنید. از یک پنجره دیگر، احتمالاً شما در حال بیدار کردن غول درونی برای نوشتن باشید تا کلمهها روی کاغذ بجوشند. از هر طرفی که به ماجرا نگاه کنید، درست است. در طرفی از ماجرا بایستید که به نفع شما خواهد شد و تکانتان خواهد داد. بیدلیل خودتان را زیر سؤال نبرید و کارهایتان را عقب نیندازید.
در لحظههایی که تمام فکرها قفل شدهاند، ممکن است مثل یک قورمه سبزی در حال پخت باشند. شما فقط باید میز غذا را آماده کنید تا موقع سرو آن برسد. کاغذ و قلم را آماده کنید، کتابها را دم دست بگذارید، قهوه و خودکار و بوی عود را روی میز بیاورید و منتظر غذای گرم خودتان بمانید. این غذا، میتواند حال شما را برای مدتها خوب نگه دارد.
مصطفی مردانی | اینجا داستان
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.