3 راهکار عملی برای ساکت کردن صدای ذهنی
صدای ذهنی همیشه بلند است. بعضی وقتها بیشتر آن را میشنویم و بعضی وقتها کمتر، اما همیشه این در حال صحبت کردن است. با این که میدانیم نباید به این صدا توجه کنیم و به کارمان ادامه بدهیم، اما طوری میخکوبش میشویم که خشکمان میزند. طوری به صدایش گوش میدهیم که انگار آواز شجریان یا نوای دلنواز چنگ نواخته میشود. صدای ذهنی همیشه هم خشن نیست، و گاهی میتواند همین قدر نرم و راحت، ما را راضی کند. چربزبان و خوش صحبت و منطقی است و طوری قانع میشویم که انگار از اول هم دنبال همین بودیم.
3 راهکار عملی و ساده که بتوانیم در مواقع ضروری، صدای صدای ذهنی را نشنویم وجود دارند که حداقل در طول کار، متمرکز بمانیم. این راهکارها طوری عمل میکنند که حتی نسبت به صداها و حواس پرتیهای بیرونی هم بهتر واکنش بدهیم. مثلاً اگر کسی ناگهان در را باز کرد و وارد شد، حتی وقتی کنار دستمان ایستاده، متوجه حضورش نباشیم.
بزرگان چه طور ساکتش میکنند
خاطره ای از نیوتن هست که خدمتکارش برای کاری مجبور بود از خانه بیرون بود. میدانست که نیوتن وقتی مشغول کاری میشود، تمرکزش را به طور کامل به کارش میدهد. بنابراین باید خیلی ساده و معمولی برایش توضیح میداد که نیازی به تمرکز و فکر کردن نداشته باشد.
گفت که کار ساده ای است. فقط تخم مرغ را توی آب بگذارید و به ساعت نگاه کنید. پنج دقیقه که گذشت، تخم مرغ را بیرون بیاورید و نوش جان کنید. تخم مرغ و ساعت را به دست نیوتن داد و از اتاق بیرون رفت. بعد از چند ساعت، به خانه برگشت و دید که نیوتن، تخم مرغ را توی دستش گرفته و ساعت توی آب در حال جوشیدن است.
یک) ساکت کردن صدای ذهنی با جریان
وقتی نیوتن در حال تمرکز روی کاری بود، آیا تلاشی برای تمرکز کردن داشت؟ یعنی اصلاً به این فکر کرده بود که چه طور تخم مرغ را بجوشاند و بخورد؟ پس تلاش برای تمرکز، کمکی به ساکت کردن صدای ذهن نمیکند. این کارها، صدای ذهن را بیشتر هم میکنند. چون در آن لحظهها به ذهن اعلام میکنید که من در حال انجام کاری هستم و میتوانی جلوی من را بگیری.
راهکار اول برای ساکت کردن صدای ذهنی، توی دل کار رفتن و وارد جریان شدن است. یعنی همین که کار را شروع کردیم، خودمان را غرق میکنیم و طوری به کار ادامه میدهیم که انگار هیچ کار دیگری نداریم. هر لحظه که فکر کنیم کار دیگری برای انجام دادن وجود دارد، جریان قطع میشود.
وقتی اتفاقی بیافتد که جریان فکر و تمرکز به هم بخورد، معمولاً سردرد میگیریم. این سردرد تا زمانی که جایی ننشینیم و آرامش نگیریم، ول کن نیست. معمولاً فقط با خوابیدن، این سردرد کفری کننده ساکت میشود. هنگامی که وارد جریان میشوید، باید عوامل حواس پرتی دور شوند.
دو) دور کردن عوامل حواس پرتی
تمیز کردن میز، جواب دادن به پیامها، روشن بودن صفحه گوشی و هر چیزی که باعث شود شما مجبور به تغییر توجه شوید، از خود دور کنید. هر چیزی که لازم باشد به آن فکر کنید، یا حواستان به آن باشد، در جای دیگری باشد. چند تا کار را همزمان انجام ندهید، مگر این که هیچ کدام اهمیت خاصی نداشته باشند. مثلاً میشود در کنار غذا پختن، ظرفها را هم شست، یا آشپزخانه را مرتب کرد. اما کتاب خواندن کنار اجاق گاز، برای این اتفاق مناسب نیست.
عوامل حواس پرتی شاید در آن لحظه واقعاً حواس شما را پرت نکنند، اما باعث میشوند که انرژی ذهنی شما، آرام آرام تخلیه شود. صدای ذهنی برای انجام آنها فشار بیاورد و تا زمانی که از کار دست نکشیدید، به حرف زدن ادامه بدهد. پس این عوامل را به صفر برسانید و اگر عاملی پیش آمد، آن را دیرتر انجام بدهید. تا جایی که میتوانید از سردرد ناشی از قطع شدن جریان دوری کنید. عوامل حواس پرتی، هر چه قدر ساده هم که باشند، میتوانند مسیر رسیدن به هدف را تغییر بدهند و عقب بیاندازند. پس به جای عقب افتادن از آنها، به محض شنیدن صدای ذهنی برای انجامشان، کنارشان بگذارید.
سه) کارهای غیرمهم را به آخر شب بفرستید
دلیل اصلی بیخوابی خیلی از ما، تمام نشدن کارهای روزانه است. چرا کسی که شانزده وقت داشته، ساعت دوازده شب همچنان باید کارهای نکرده داشته باشد؟ کارهای غیر مهم. جواب دادن به تماسها، پشت فرمان نشستنها، بوق زدنها، تماسهای تلفنی طولانی و… همگی باعث میشوند که کارهای مهم روی زمین بمانند.
این که کسی به تمام پیامهایش جواب بدهد، لطف و مهربانی اش را میرساند. اما اگر قرار باشد جواب دادن به تک تک پیامهای غیر ضروری، جلوی تمرکزش را بگیرد، بهتر است که آنها را به آخر شب بفرستد. مثلاً برنامه نویسها و توسعه دهندگان وب، همگی در جواب دادن به پیامها دیر عمل میکنند. رفع کردن یک مشکل یا ساخت یک الگوریتم، نیاز به تمرکز بالا دارد. پس پیامهای غیرضروری و کارهای غیر مهم را به شب ارجاع میدهند، تا اگر قرار است کاری باقی بماند، خیلی مهم نباشد.
صدای ذهنی ساکت میشود
صدای ذهنی و منتقد درونی فقط زمانی روشن میشوند که باور داشته باشند کارمان را دوست نداریم. وقتی عوامل حواس پرتی را نزدیک خودمان میگذاریم، غرق کار نمیشویم و کارهای غیر مهم را ترجیح میدهیم، ذهن باور میکند که عاشق کارمان نیستیم. پس صدای ذهنی شروع به وزور میکند تا بالاخره کار را کنار بگذاریم. بعد از مدتی با وجود علاقه زیادی که به کارمان داریم، باز هم انجامش نمیدهیم. پس به جایی میرسیم که همان عشق و علاقه را کنار میگذاریم.
خیلی کارها هستند که کنار گذاشتید، اما هنوز دوستشان دارید. دلیل اصلی کنار گذاشتن آنها در ترک نکردن کارهایی است که انجام میدهیم. وقتی نمیتوانیم از کارهای غیر مهم بگذریم، ذهن آنها را در اولویت میگذارد. پس انرژی را صرف آن کارها میکند و کارهای اصلی، عشق و علاقه و احتیاج فکری ما تغییر میکنند.
دوره ساکت کردن منتقد درونی
در این دوره که قرار است صدای ذهنی و منتقد درونی را ساکت کنیم، توضیح میدهم که چرا کنار گذاشتن کارهای غیرضروری واجب است. قبل از آن، میتوانید کارهای نیمه تمام را به آخر برسانید و اعتماد به نفس آسیب دیده را درمان کنید. بعد از درمان اعتماد به نفس، زمان و انرژی کافی برای رسیدن به تمام خواسته هایتان خواهید داشت.
خرید دوره ساکت کردن منتقد درونی
مصطفی مردانی
اینستاگرام | تلگرام | توییتر | لینکدین |
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.